خرید کالای ساختمانی - یک نکته
تصمیم سازی؛ نقش خود را در تیم تامین درست بازی کنید
کار تامین در پروژههای ساختمانی یک کار جمعی است، درست مانند یک تیم فوتبال. بازیکنان این تیم فوتبال نیز، واحد فنی مهندسی، تامین و اجرا هستند؛ از طرفی دیگر هم بازار. واحد تامین نیز در این تیم نقش بازیسازی را دارد و نتیجه کار او است که تیم را به گل میرساند.
در هر پروژهی ساختمانی، حالا چه شرکتی و چه دولتی باید سه کار به درستی انجام شود: کار فنی مهندسی، کار تامین و کار اجرایی. شاید در پروژههای کوچک هر سه این کارها را یک نفر انجام دهد اما در پروژههای بزرگتر ساختار و فرآیندهای بزرگتری نیز برای انجام درست آن کار نیاز هست. اما فارغ از این مقیاسها، کار تامینی که باید در پروژهها انجام شود شبیه به هم است و موضوعات پیشنهادی در حرفه تامین به درد تمامی این مقیاسها میخورد.
در ابتدای هر پروژه ساختمانی واحد فنی مهندسی ابتدا یک انتظارتی را از پروژه تعیین میکند و آنها را درقالب نقشهها و مدارک مهندسی تحویل کارگاه برای اجرای آن میدهد. کارگاه نیز این درخواستها را به واحد تامین منعکس میکند تا اقلامی که پروژه و کارگاه نیاز دارند در سریع ترین زمان تامین و تحویل داده شود. انتظار نمیرود که واحد مهندسی علیرغم یک شناخت کلی از بازار، شناختی دقیق و به روز نیز داشته باشد. پس، از این زمان کار واحد تامین آغاز میشود. واحد تامین باید نسبت به بازخوردهایی که از بازار میگیرد، درخواستهایی که از کارگاه دارد را تدقیق کند و تبدیل به نیاز اصلی پروژه برای تامین بکند.
به عنوان مثال، مدتی قبل درگیر تامین یک سری ابزار دقیق برای یک پروژه ساختمانی صنعتی بودیم. برای تامین این کالاها به چالشهای بسیاری برخوردیم، زیرا مقداری از کالایی که درخواستی داشتیم در بازار موجودی نداشت و یا در بعضی موارد قیمت این اقلام فراتر از پیشبینی ما بود. تامین یک سری از اقلام نیز در زمانبندی پروژه نمیگنجید. بعضی از برندها نیز جنسی که ما طلب داشتیم را موجود نداشتند. در بعضی مواقع دیگر نیز نتوانستیم به تامین کننده آن جنس اعتماد بکنیم.
این موارد میتوانند مجموعه چالشهایی باشند که شما در یک پروژه تامین به آن بر بخورید. البته همه آنها یک جا نه، ولی باید برای تمامی این موارد آمادگی داشته باشیم تا کار ما عقب نیافتد. نکته این است که شما در واحد تامین نمیتوانید بگویید: من نمیتوانم این کالا را تامین کنم. پروژه به آن کالا نیاز دارد و شما باید تحت هر شرایطی آن کالا را برای پروژه تامین کنید. اما به همین دلایلی که اشاره شد، ممکن است آن کالا دقیقا همان کالایی نباشد که کارگاه از ما درخواست کرده باشد.
پس هدف ما در واحد تامین این است که نسبت به وضعیت بازار و بازخوردهایی که به واحد فنی مهندسی و اجرا می دهیم و بازخورد هایی که از آنها میگیریم و مجددا به بازار میدهیم، به یک پاسخ بهینه از این رفت و آمد برسیم.
درواقع میتوان گفت تبدیل کالای درخواستی پروژه به یک کالای بهینهی قابل تامین، در قالب تعامل بین واحدهای مختلف پروژه با بازار، همان ارزش کلیدی است که بخش تامین در قالب یک پروژه ساختمانی آن را خلق میکند.